باز امشب حق صدایت کرده است
وارد مهمان سرایت کرده است
با همه نقصی که در من بوده است
باز هم او دعوتم بنموده است
میهمانی شد شروع ای عاشقان
نور حق کرده طلوع ای عاشقان
باز مولا سفره داری می کند
دعوت از عبد فراری می کند
دوستان آیید تا نجوا کنیم
محفل عشاق را بر پا کنیم
نیمه شب ها ناله و آوا کنیم
شاید آن گم گشته را پیدا کنیم
بسته ام من با دلم عهدی دگر
تا ببینم چهره مهدی دگر